واییی

ساخت وبلاگ

کسی از مریم خبر داره؟؟؟؟ واییی...
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 21:20

دخترکماین پست شاید پست موقت باشه اما می نویسمشچن وقت پیش مامانت به مامانبزرگت زنگ زدخسته بود و گلایه داشتاما مامان بزرگت از گلایه هاش خسته شد و عصبانیبهش گفت که هر وقت حوصله داشتی به من زنگ بزننه وقتی واییی...ادامه مطلب
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:47

آبجیم زنگ زد

آخیش!

چه حس خوبی!

مامان ۲۰ آذر میره تا ۴۰ روز میمونه پیش فاطمه

و من هر روز نگرانیم نسبت به خودم بیشتر میشه

تنهایی سخته برام

اما

همینکه خواهرم و خوشگل خاله خوب باشن

برام کافیه

واییی...
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 90 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:47

بیست و هفت روز مونده تا تو بیایهر چند که نمی بینمتجز اولین کسایی نیستم که بغل میگیرمتاما بازم شور و اشتیاق دارماز خدا می خوام که سلامت به دنیا بیای کوچولومچند وقت پیش برات لباس خریدیمبر خلاف دفعه ی قب واییی...ادامه مطلب
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 79 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:47

برات یه دفتر خریدم

دفتری که مامانت اونو پر می کنه

من که پیشت نیستم 

اون وقایع مهم زندگیتو توش می نویسه و به خواسته ی من تولد ۱۸ سالگیت بهت هدیه میده عزیزم

شاد و سرزنده باشی

اما من

هیچ وقت این وبلاگ رو بهت هدیه نمیدم

می دونی؟

توی ابراز احساسات یه نمه ضعیفم 

یه نمه که نه

خیلی...

برای همین ترجیح میدم اینارو توی وبلاگت بنویسم

شادی وجودتو اینجا خالی کنم نه هیچ جای دیگه

دوستت دارم کوچولوی من

واییی...
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 90 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:47

رفت دکتر

دکتر گفت اگر از این به بعد دردی چیزی داشتی درد زایمانه و باید بری بیمارستان

اما مامان هنوز نرفته آلمان و این من و خواهرم و نگران می کنه

واییی...
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 97 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:47

این اولین روزیه که فهمیدم فاطمه بارداره... یه حس عجیبی دارم.‌‌..خاله شدن باید جالب باشه...مثلا اگه دختر باشه همیشه باهمیم و درد و دلامون و باهم می کنیم و منم سعی می کنم که براش یه خواهر بزرگتر باشم... واییی...ادامه مطلب
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 18 ارديبهشت 1398 ساعت: 19:25

امروز دومین روزه...اه چرا به دنیا نمی یاد پس؟

امروز فاطمه رفت دکتر

خیلی کوچولوعه

تازه ۱ ماهشه

دکتر به فاطمه یه عالمه قرص و دارو و ... داد

میگه اینا ویتامینه

یه تغذیه ی سالمم براش نوشت

الهی بمیرم مامان میگه کوفت تبریزی هوس کرده

اگه اینجا بود می تونستیم براش درست کنیم اه...

واییی...
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 87 تاريخ : چهارشنبه 18 ارديبهشت 1398 ساعت: 19:25

امروز سومین روزه

به دلم افتاده پسره

یه پسر خوشگل و مهربون

تا تونستم فاطمه رو نصیحت کردم که چیکار کنه و چیکار نکنه...

تا جایی که بهم گفت چنتا شیکم زاییدی که انقد تجربه داری؟

درک نمی کنه که تمام جون و عمرم اون نخوده تو شیکمشه

می خوام مامان و راضی کنم بریم سیسمونی فروشی

یه چنتا چیز براش بخرم خو

راستی به دل فاطمه ام افتاده که پسره

محمدم خواب دیده که پسر و خواب مرد همونه دیگه نع؟

 

واییی...
ما را در سایت واییی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mary9885 بازدید : 89 تاريخ : چهارشنبه 18 ارديبهشت 1398 ساعت: 19:25